|
11 سپتامبر آغاز پایان آمریکا
چامسکی: جنگ ضد تروریسم آمریکا جنگی برای ویرانی جهان شد
با وجود نمادین بودن واقعه یازدهم سپتامبر، کمتر کسی تصور میکرد بیستمین سالگرد حملاتی که 11 سپتامبر 2001 میلادی - خواه پرچم دروغین و خواه تروریستی- به برجهای تجارت جهانی نیویورک و ساختمان پنتاگون انجام شد، همانقدر نمادین باشد.
در این میان بزرگترین تحقیر امپراتوری آمریکا پس از ۲ دهه از آن واقعه که خود به اندازه کافی تحقیرآمیز بود، این است که جامعه جهانی ناباورانه بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان بلافاصله پس از فرار شتابان ارتش آمریکا و متحدانش از این کشور را به نظاره نشست، حال آنکه واشنگتن حملات 11 سپتامبر را به القاعدهای نسبت میداد که آن زمان در دل طالبان در افغانستان لانه کرده بود.
حال رسانههای بینالمللی حاکمیت ایالات متحده را که همچنان بر دست داشتن القاعده، شریک آن روز طالبان، در آن حملات پافشاری میکند تمسخر میکنند که 20 سال طول کشید تا طالبان را جایگزین طالبان کند و البته به قیمت راه انداختن جنگ جهانی ویرانگر ضدترور که خود به تروریسم بینالمللی دامن زد؛ جنگی با تحمیل چندین تریلیون دلار هزینه به مالیاتدهندگان آمریکایی و کشورهای متحد آن و هزینههای جانی و مالی و تمدنی بسیار بیشتر به کشورهایی که به بهانه مبارزه با تروریسم هدف ماشین جنگی عمو سام قرار گرفتند. همچنین کشته شدن دهها هزار آمریکایی و اروپایی در این جنگها در مقابل قتلعام چند میلیون افغان، پاکستانی، عراقی، سوری، یمنی، سومالیایی و... .
امروز در بیستمین سالگرد واقعه یازدهم سپتامبر، حاکمیت جدید طالبان، مراسم تحلیف دولت جدید خود را در کابل با حضور برخی نمایندگان حامیان خارجیاش از جمله پاکستان، قطر و امارات جشن میگیرد و طبق برخی روایتها، احتمال دارد زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه کاخ سفید در امور افغانستان طی ۲دهه گذشته که نقشی کلیدی در دوباره روی کار آمدن طالبها داشته نیز همزمان با مراسم تحلیف، مخفیانه در ارگ کابل حضور داشته باشد.
به عبارت دیگر ایدئولوژی تبلیغاتی امپراتوری آمریکا که سالها از بلندگوی دموکراتها و حتی ترامپ که یک جمهوریخواه افراطی است، یازدهم سپتامبر ۲۰۲۱ را نماد خروج ظفرمندانه نیروهایش از خاک افغانستان تثبیتشده با صلح و دموکراسی عنوان میکرد، حالا نهتنها در مقابل دهنکجی طالبان به قدرت بازگشته با تحلیف دولت خود در این روز احساس خجالت نمیکند بلکه جو بایدن، رئیسجمهور دموکرات احتمال به رسمیت شناختن طالبان را صریحا رد نکرده و نماینده ویژه خود را هم برای هماهنگی با دولت طالب به کابل گسیل میکند.
دیگر اقدام نمادین مسخرهای که در آستانه بیستمین سالگرد یازدهم سپتامبر البته توسط دولت جو بایدن کلید خورده است، از سرگیری محاکمه مظنونان عمدتا عربستانی طراح عملیات هواپیماربایی مربوط به حملات آن روز است. در دادگاهی که پس از وقفهای یک سال و نیمه از روز سهشنبه گذشته برای محاکمه 5 مظنون حمله هوایی به مرکز تجارت جهانی بویژه خالد شیخ محمد - که واشنگتن او را مغز متفکر حملات یازدهم سپتامبر میداند- آغاز شده، خود آنها حضور ندارند و وکلای آنها هم گفتهاند این 5 نفر چنان تحت شکنجه بودهاند که توانایی ذهنی و جسمی حضور در جلسات را ندارند. عجیبتر آنکه این دادگاه در زندان گوانتانامو برپا شده که در تمام 20 سال گذشته در خود آمریکا بر سر غیرقانونی بودن آن و شکنجههایی که در آن انجام میشود، بحثهای سیاسی گسترده در گرفته است. در همان حال سفارت عربستان سعودی، نزدیکترین شریک آمریکا، در بیانیهای صحت اسناد از طبقهبندی خارج شده را که محاکمه مزبور بر اساس آنها انجام میشود زیر سوال برده و خواستار آن شده تا ادعاها درباره دست داشتن 15 تبعه سعودی و دولت ریاض در حملات یازدهم سپتامبر یک بار برای همیشه از بین برود! پروندهای که ۳ هزار آمریکایی در آن کشته و هزاران تن دیگر زخمی شدند!
شاید به همین خاطر یورونیوز، رسانه رسمی اتحادیه اروپایی در تحلیلی کمسابقه، کنایه میزند که حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سرآغاز پایان نظم نوین جهانی مورد ادعای آمریکا بود.
* چامسکی: جنگ آمریکایی و ویرانی جهان
پروفسور نوآم چامسکی، دانشمند برجسته آمریکایی در گفتوگویی تصویری با تارنمای «تروثآوت» به مناسبت فرا رسیدن بیستمین سالگرد ۱۱ سپتامبر، جنگ اعلانی آمریکا ضدتروریسم را که 20 سال پیش آغاز شد، عامل ویرانی بخش اعظم دنیا دانست. او گفت: «واکنش فوری واشنگتن به حوادث ۱۱ سپتامبر حمله به افغانستان بود. وقتی آمریکا به افغانستان حمله کرد، پایگاه تروریسم بنیادگرا و رادیکال تنها به گوشهای از افغانستان محدود بود. حالا این پایگاه به سراسر دنیا گسترش پیدا کرده است. ویرانی بخش اعظمی از آسیای مرکزی و خاورمیانه، قدرت آمریکا را افزایش نداده است».
او درباره زوال آمریکا ادامه داد:«یک بعد دیگر، قدرت نرم آمریکاست. در اینجا آمریکا به طور جدی دچار زوال شده است و این اتفاق از مدتها قبل از آنکه ترامپ لطمات سختی به اعتبار کشور وارد کند رخ داد. حتی در دوران کلینتون، دانشمندان سیاسی دریافته بودند بخش زیادی از کشورهای دنیا آمریکا را اصلیترین کشور یاغی دنیا و بزرگترین تهدید بیرونی علیه جوامعشان به حساب میآورند. در سالهای ریاستجمهوری اوباما، نظرسنجیهای بینالمللی نشان داد آمریکا بیآنکه رقیبی نزدیکش باشد، بزرگترین تهدید علیه صلح جهانی به حساب میآید». این زبانشناس بینالمللی هزینه جنگهای تحمیلی آمریکا پس از 11سپتامبر را تنها در عراق و افغانستان بالغ بر ۸ تریلیون دلار برآورد کرد. چامسکی تاکید دارد نه تنها حمله سال 2001 به افغانستان نقض قوانین بینالمللی بود، بلکه القاعده و تروریسم اهداف اصلی بوش، دیک چنی و دونالد رامسفلد نبودند و نگاه آنها به جنگافروزی در صحنهای بسیار بزرگتر از افغانستان بود. در نهایت اما پس از سالها جنگ علیه جهان، خلف جمهوریخواه بوش در کاخ سفید، دونالد ترامپ با همان طالبان صلح کرد و سپس جانشین دموکرات ترامپ در واشنگتن، این پیمان صلح را طوری اجرا کرد که معنایی جز چراغ سبز به بازگشت طالبان به قدرت نداشت. انگار که نه آمریکایی به افغانستان آمده و نه آمریکایی رفته!
* آغاز سناریوی مطلوب چین
اگر از سخنان دیپلماتهای چینی در ۳ هفته پس از روی کار آمدن طالبان در کابل هم بگذریم که بارها شکست آمریکا در افغانستان را به رخ واشنگتن و جهان کشیدهاند و از دولتمردان آمریکا خواستهاند از آن درس بگیرند، تحلیلگران بزرگی هستند که این شکست را دنباله نقطه عطفی به نام یازدهم سپتامبر میدانند.
نماینده چین در سازمان ملل متحد چند روز پیش در نشست شورای حقوق بشر این نهاد درباره افغانستان خواهان پاسخگویی ایالات متحده، بریتانیا، استرالیا و دیگر کشورهای دخیل در قبال نقض حقوق بشر توسط ارتشهای خود در افغانستان شد.
«استفان والت» استاد دانشگاه هاروارد و نظریهپرداز بنام بینالمللی اما از این هم فراتر میرود. او از افغانستان امروز به یازدهم سپتامبر 2001 فلشبک میزند و آن واقعه را آغاز 3 سناریوی احتمالی برمیشمارد که هر سه به نوعی مطلوب رهبران آیندهنگر چین است. والت با انتشار یاداشتی در تارنمای نشریه فارینپالیسی با عنوان «قرن بعدی یازدهم سپتامبر را چگونه مینگرد؟» تحولات آینده و تغییر نظم جهانی را از منظر 11 سپتامبر بررسی و نتیجهگیری میکند آن واقعه پس از 20 سال قدرت جهانی آمریکا را رو به زوال برده و چین را در جایگاه جایگزین آن البته در دنیایی دیوانهوار- از نگاه غربیها- قرار داده است.
ارسال به دوستان
پرونده سوریه/ 2
بحران دولت/ ملتسازی در کشورهای عراق و سوریه
روحالله اژدری: مساله داعش متاثر از تحولات داخلی عراق و شکنندگی ساختارهای نظامی و سیاسی این کشور، مشکلات ناشی از انتقال قدرت به دولت جدید حیدرالعبادی، عملکرد ناموفق دولت نوری مالکی در مناطق سنینشین، بروز بحران نفوذ و اقتدار، فقدان نگرش راهبردی و بروز حرکتهای جداییطلبانه در کردستان عراق، ناکارآمدی نیروهای نظامی در برخورد با حرکتهای چریکی و جنگهای نامنظم، هراس عمومی و آشفتگی عمیق مدنی و مهمتر از همه، دستیابی داعش به منابع جدید مالی و اعمال کنترل در مناطق و مراکز حیاتی، موجب شده بود معمای تروریسم به یک شوک بزرگ و حتی به صورت محتمل به یک فاجعه بینالمللی تبدیل شود. همچنین ضعف داخلی دولتهای منطقه، تحقیرهای تاریخی جهان عرب، آرزوی سراب خلافت و وحدت اسلامی به عنوان کلید غلبه بر این تحقیر تاریخی برآمده از جهانی شدن و سیاستهای آمریکا در منطقه، همگی از عوامل زمینهساز ایجاد و توسعه گروههای سلفی-تکفیری محسوب میشود (آذین، سیفزاده 1394:31).
یکی از عوامل ظهور تروریستهایی نظیر داعش در خاورمیانه سرنگونی دولتهای اقتدارگراست و دولتهای جانشین نیز از توان کافی برای برخورد با گروههای تروریستی برخوردار نبودند. شروع این روند به مداخله نظامی آمریکا در عراق در سال ۲۰۰۳ برمیگردد که باعث انتقال افراطگرایان و تروریستها از مناطق مختلف جهان به عراق و سپس سوریه شد. مقتدرترین دولتهای جهان عرب در ۱۵ سال اخیر از بین رفتهاند. از بین رفتن دولتهای ملی که تعداد زیادی از آنها هم ملیگرا و چپگرا بودند، خلأ قدرت بزرگی را در منطقه ایجاد کرد.
ضمن اینکه بسیاری از آنها به دولتهای بسیار شکنندهای تبدیل شدند. در این خلأ قدرت منطقهای، منازعات میان دولتها و بازیگران غیردولتی تشدید شد. هر یک از دولتهایی که باقی ماندند، سعی کردند حوزه نفوذ خود را گسترش دهند. بازیگران جدیدی هم ظهور کردند که سعی دارند در منطقه نفوذ کنند و این امر باعث بروز رقابتهای سنگینتر و به نوعی شکنندهتر در منطقه میشود. این وضعیت بستری است که بر اثر عملکرد هر یک از دولتهای منطقهای و فرامنطقهای شکل گرفته و باعث پیدایش گروههای جدیدی شده است که دارای ایدئولوژی سلفی – تکفیری با عملکرد تروریستی هستند (آذین سیفزاده 1394:35).
یکی از دلایل بنیادین ظهور داعش در خاورمیانه تشکیل نشدن دولت / ملت مدرن است. اکنون خاورمیانه در زمره مناطقی است که در آن دولتهای ورشکسته و دولتهای ضعیف وجود دارند. مهمترین ویژگی این وضعیت آن است که در برابر ساختار دولت مرکزی مقاومت وجود دارد، یا حاکمیت دولت مرکزی به رسمیت شناخته نمیشود. البته پیش از این نیز در دولتها یک ساختار سلسلهمراتبی وجود داشته است. اما هنگامی که بحث مربوط به فضای آشوب مطرح میشود، در چنین فضایی ساختار سلسلهمراتبی به یک ساختار دگرگونکننده و دگرگونشونده تبدیل میشود که در آن قدرت و دولت مرکزی دیگر کارکرد چندانی ندارد.
نظامهای سیاسی نهادینهشده که از کارآمدی ساختاری برخوردارند، عموماً تلاش میکنند از سازوکارهای کنش کمشدت در حل مشکلات و تضادهای سیاسی استفاده کنند. اگر کشوری در شرایط تهدید امنیتی قرار داشته باشد، گزینههای داخلی، منطقهای و بینالمللی را با یکدیگر پیوند میدهد. فرآیند تحولات سوریه در سال 2011 و مصر در 2013 بیانگر آن است که ساختار حکومتی از آمادگی لازم برای بهرهگیری از سازوکارهای مبتنی بر مدیریت بحران برخوردار نیست. کشورهایی که در شرایط اقتدارگرایی سیاسی قرار میگیرند، عموماً دارای گزینههای کلاسیک برای عبور از بحران بوده و تلاش چندانی برای بهرهگیری از سازوکارهای اجتماعی به انجام نمیرسانند (berman2003:75).
ارسال به دوستان
الگوی پدرانه طالقانی
سیدمحمدامین علیدوست: 19 شهریور، سالروز وفات مجاهد نستوه، آیتالله طالقانی بود. چهرهای که تاروپود تاریخ انقلاب اسلامی، با یاد و نام او گره خورده است. اگر چه تاکنون درباره آیتالله طالقانی سخنان بسیاری گفته شده اما قصد دارم در این مجال کوتاه از منظر دیگری به شخصیت این عالم انقلابی بپردازم. نگاهی عمیق و تحلیلی به وضعیت امروز جامعه، این حقیقت را نمایان میکند که ما بیش از پیش، نیازمند بازتولید الگو و مدل پدرانه آیتالله طالقانی هستیم. مهمترین خصیصه آیتالله طالقانی، آغوش باز او روی طیفهای مختلف اجتماعی بود تا جایی که گرایشهای مختلف و سلیقههای متفاوت، او را از خود میدانستند و نام او، ملجأ و نقطه مشترک آنها بود. نکتهای که لازم است در این مجال درباره آن تذکر دهم این است که ما در بحبوحه انقلاب اسلامی شاهد ظهور و بروز طیفی از روحانیت هستیم که همگی الگویی پدرانه و چتری گسترده دارند که طیفهای مختلف در سایه آن قرار میگیرند. حضرت آیتالله العظمی خامنهای خود نمونه بارز و باقیمانده این نسل از روحانیون هستند. ایشان با حضور در انجمنهای شعر و ادب با اکثریت شعرا و روشنفکران زمان خود، ارتباط تنگاتنگ دوستی و رفاقت برقرار میکردند، در جمعهای دانشجویی شرکت میکردند، ادبیات سخنوری ایشان یک ادبیات محدود مسجدی نبود، بلکه ادبیاتی بود که ظرفیت لازم را برای برقراری دیالوگ با طیفهای مختلف دارا بود. همین ویژگی را در شهید مطهری، شهید بهشتی و الگوهایی مانند امام موسی صدر شاهد هستیم. امام موسی صدر در لبنان بهرغم اختلافهای شدید قومی و مذهبی توانست با برقراری ارتباط گرم و صمیمی با طوایف مختلف، لبنان را به سمت وحدت و همبستگی ملی سوق دهد.
متاسفانه در سالهای اخیر، سرمایهگذاری دشمن روی ایجاد اختلاف بین طبقات مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ما بوده است. امروز جامعه ما بیش از پیش نیازمند وفاق ملی و همبستگی است تا بتواند از پیچ تاریخی زمانه خود به سلامت عبور کند. این نیاز اجتماعی، مستلزم ظهور الگوهایی در بدنه فکری، دانشگاهی و حوزوی است که مشی و منش آنان خود مبلغ وفاق ملی و همبستگی اجتماعی باشد. همانطور که خداوند متعال، دین را «حنیف» و «فطری» میداند، یعنی حقیقتی که به هر انسانی عرضه شود، بر قلب مینشیند، روش و ادبیات تبلیغ دینی نیز باید «حنیف» و «فطری» باشد به طوری که هر انسانی که با آن مواجه شود، خودبهخود به آن متمایل شود.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با دکتر سیدجواد میری درباره راهکار ترمیم اعتماد مردم به نهاد دولت
دو صد گفته چون نیمکردار نیست
گروه دین و اندیشه: «اعتماد مردم بزرگترین سرمایه دولت است که متاسفانه تا حدی آسیب دیده است»، این یکی از کلیدیترین جملات رهبر حکیم انقلاب در دیدار اعضای دولت سیزدهم بود. یکی از کارویژههای حیاتی دولت جدید، بازسازی و ترمیم اعتماد مردم به دولت است؛ اعتمادی که به علل گوناگونی آسیب دیده که در رأس آن میتوان به محقق نشدن شعارهایی اشاره کرد که دولت قبل برای بهبود معیشت مردم به آنها وعده داد. بازسازی اعتماد مردم به دولت، یک فرآیند علمی است که منطق خاص خود را دارد و برای به ثمر نشاندن آن باید یک راه ویژه مبتنی بر رویکرد علمی را پیمود. برای بررسی بیشتر این موضوع به گفتوگو با دکتر سیدجواد میری نشستیم. دکتر میری سال 2003 دکترای تخصصی خود را در رشته جامعهشناسی از دانشگاه بریستول انگلستان اخذ کرده و هماکنون به عنوان عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مشغول فعالیتهای علمی است. ***
* آقای دکتر! تاریخ سیاسی جهان نشان میدهد میزان اعتماد مردم به حکمرانان، از مهمترین برگهای برنده یک نظام سیاسی در مواجهه با چالشهای داخلی و خارجی است. تمام کارشناسان سیاسی ایران بر این نکته اتفاق نظر دارند که طی سالهای گذشته مسأله اعتماد مردم به دولت، ضربه خورده و این مسأله نیازمند بازسازی و ترمیم فوری و جدی است. از آنجایی که در جامعهشناسی سیاسی، مفهوم اعتماد مردم به دولت در رابطه تنگاتنگ با موضوع سرمایه اجتماعی است، به عنوان شروع بحث تقاضا میکنم برای ما تعریفی را از سرمایه اجتماعی و نسبت آن با یک نظام سیاسی ارائه دهید.
سوال خوبی پرسیدید و نقطه شروع خوبی است اما من به جای ارائه یک تعریف آکادمیک از سرمایه اجتماعی و مساله اعتماد مردم به دولت - که خودتان براحتی با یک سرچ در گوگل میتوانید به آن دست پیدا کنید و حتما در این بین به اسم بوردیو و نظریات او هم برخواهید خورد - ترجیح میدهم به زبان دیگری این بحث را توضیح دهم، به هر حال بخشی از مخاطبان این مصاحبه مردم هستند و بخش دیگر دولتمردان، من سعی میکنم طوری بحث را ارائه دهم که موضوع برای هر ۲ دسته بخوبی فهم شود.
من 30 سال خارج از کشور زندگی کردهام و از نزدیک در متن بسیاری از جوامع زیستهام، من هیچگاه ندیدهام در یک کشوری مثلا مانند سوئد، مردم برای اطلاع از اخبار و تحلیلهای مربوط به کشور و منطقهشان، سراغ یک شبکه خبری خارجی مثل پرستیوی یا مثلا بخش انگلیسیزبان یک خبرگزاری فرضا خبرگزاری ایرنا بروند، بلکه به شبکههای اطلاعرسانی داخلی مراجعه میکنند. حالا ممکن است که بخش نخبگانی جامعه این کار را نکند اما معدل جامعه، میانگین جامعه این کار را میکند. ببینید! در همه جای دنیا طبقه الیت (نخبگان) صد در صد با حاکمان همراه نیستند؛ شما گاهی یک سرمایهدار آمریکایی را میبینید که از آمریکا قهر کرده رفته چین سرمایهگذاری کرده یا سرمایهداری انگلیسی از انگلستان رفته آمریکا ساکن شده است. اینکه طبقه نخبگانی در سراسر دنیا به صورت کامل و صد درصدی همراه با حاکمیتهای خود نیست، امر مشترکی بین دولتهای جهان است اما تمرکز ما بر عامه مردم است. اتفاقا نقطه ثقل توجه دولتها که برای آنها اهمیت دارد، همین معدل مردم و میانگین جامعه است. آن چیزی که بین میانگین مردم و حاکمیت پیوند مستحکم ایجاد میکند، عنصر «اعتماد» است. اعتماد، موضوع محوری در رابطه مردم و حاکمیت است، اصلا سرمایه اجتماعی یک نظام سیاسی را میتوان معدل اعتماد مردم به حاکمیت تعریف کرد.
اکنون در جامعه ما، شما میبینید میانگین عامه مردم، تحلیل خود از شرایط و اوضاع را از مراکز اطلاعرسانی داخلی نمیگیرند و این نتیجه ضربه خوردن اعتماد مردم به نهاد دولت است. البته یکی از نشانههای مهم و عوارض مهم این مساله است، اگر نه بیاعتمادی مردم به نهاد دولت در صورتهای دیگر هم خود را نشان میدهد. شما فرض کنید وقتی دانشجوی کشور بگوید «درس خواندن چه فایدهای دارد؟ فوقش پول میدهم مدرک میخرم»، این هم صورت دیگر بیاعتمادی است چون از یک طرف به دولت بیاعتماد است که بتواند بستر کار او را در آینده فراهم کند و از سوی دیگر به دستگاههای نظارتی هم بیاعتماد است که بتوانند وظیفه خود را بدرستی انجام دهند، لذا پیش خود فکر میکند براحتی میتواند قوانین کشور را بشکند و دور بزند و از زیر بار همه ضمانتهای اجرایی قوانین نیز شانه خالی کند. وقتی بیاعتمادی در اشکال مختلف در یک جامعهای ظهور پیدا کرد و روزبهروز گسترش یافت، زنگ خطر بسیار هشداردهندهای برای سیاستمداران و دلسوزان آن کشور به صدا درآمده است، چون ادامه این وضعیت دولت را فشل و ناتوان خواهد کرد و سادهترین سیاستهای خود را نمیتواند بدرستی عملی کند.
* به عنوان یک حاشیه در این گفتوگو، میخواهم سؤالی بپرسم. گاهی در فرهنگ عامه مردم و در روابط شخصی، وقتی اعتماد بین ۲ نفر خدشهدار میشود، میگویند آبی که رفته دیگر به جو بازنمیگردد؛ آیا در سطح کلان هم ممکن است اینگونه باشد؟ عدهای معتقدند وقتی اعتماد مردم رفت، دیگر رفته؛ آب رفته به جو بازنمیگردد.
خیر! اینگونه نیست. جامعه مدام در حال تحول، دگرگونی و بازسازی خود است. به هیچوجه نمیتوان به صورت قطعی درباره آینده یک جامعه سخن گفت، چون جامعه یک حالت پویا و داینامیک دارد، نه یک حالت ایستا. گاهی ممکن است یک اتفاق، ورق را برگرداند و یکشبه روند جامعه را تغییر دهد. مثال بارز این مساله، شهادت سردار سلیمانی است که به یکباره جامعه را زیر و رو کرد. من به چشم خود در تشییع پیکر شهید سلیمانی دیدم که پسرانی آمده بودند که گوشواره به گوششان کرده بودند، دخترانی که بدترین پوششها را داشتند اما آمده بودند و اشک میریختند. متاسفانه مشکل عمده ما این است که در اینگونه بزنگاههای تاریخی نمیتوانیم این هسته تشکیلشده را حفظ کنیم و رشد دهیم، به سرعت کاری میکنیم که دوباره این وفاق را از دست میدهیم. به هر ترتیب همانطور که گفتم جامعه یک عنصر مکانیکی نیست، یک موضوع پویاست و در این پویایی گاهی به صورت کاملا غیرمنتظره اتفاقهایی روی میدهد که همه محاسبات را به هم میریزد؛ اتفاقاتی که ممکن است کل اعتماد مردم به یک دولت را به باد دهد یا برعکس کل اعتماد از دست رفته را یکجا بازگرداند.
* سؤال بعدی من این است که اگر بخواهیم یک آسیبشناسی کرده و از بطن این آسیبشناسی به راهکار برسیم، به نظر شما چه عواملی باعث آسیب خوردن اعتماد مردم به نهاد دولت در ایران شده است؟
موقعی که کمسن و سال بودم، پدرم یک داستانی تعریف میکرد؛ میگفت یک زمانی ابلیس به شیطانهایی که نوکرش بودند دستور داد بروند و شهر حلب را که یکی از زیباترین شهرهای جهان بود، خراب کنند. شیطانها هم میروند و پی و پایه همه ساختمانها را طوری خراب میکنند که اگر یک باد بوزد همه آنها فرو بریزد. بعد جمع میشوند و بازمیگردند پیش ابلیس. ابلیس میگوید حلب را خراب کردید؟ میگویند: پایههای ساختمانها را چنان خراب کردیم که اگر یک باد بوزد کل شهر خراب میشود. ابلیس میگوید: خاک بر سرتان! اینطوری شهر را خراب میکنید؟ اینطوری که آنها دوباره شهر را میسازند و آبادش میکنند. اگر میخواهید شهر را خراب کنید، بروید و نانوا را بگذارید جای بنا و معمار. بنا و معمار را بگذارید جای نانوا. معلم را بگذارید به کارگری و کاسب را بفرستید در مدرسه. اینگونه کل شهر خراب میشود. تازه! دیگر کسی هم نمیتواند درستش کند.
ببینید! یکی از مهمترین وقایع تلخی که رخ داده این است که یک سیستم شایستهسالار و شفاف در موضوع انتخاب مسؤولان و مدیران در کشور ما حکمفرما نیست. این بشدت به اعتماد عمومی ضربه زده است. تجربیات چند هزار سال تاریخ زندگی بشر، انسان امروزی را به یکسری استانداردهایی برای سپردن مسؤولیتها به افراد و اشخاص رسانده است، متاسفانه ما مبتنی بر این استانداردها عمل نمیکنیم. دقت کنید در نظامهای انقلابی مثل نظام ایران، ما یک طیفی از وفاداران به نظام را داریم که نه بر مبنای خدماتی که از نظام دریافت میکنند، بلکه بر مبنای باور و ایمان قلبی جزو وفاداران و باورمندان به نظام هستند. مسلما در هر نظامی، این طیف در اولویت واگذاری مسؤولیتها هستند اما مساله اینجاست که ملاک تشخیص ما نسبت به باورمندی قلبی یک فرد به ارزشهای انقلاب اسلامی چیست؟ مسلما باورمندی کفایت نمیکند و کارآمدی هم باید در انتخاب لحاظ شود؛ ملاک تشخیص کارآمدی چیست؟ خوب توجه داشته باشید که نسلهای اول و دوم انقلاب به عنوان اصلیترین نسلی که بار انقلاب را به دوش کشیدند، اکنون تقلیل یافته و بسیاری از آنها یا دار فانی را وداع گفتهاند یا در شرایط سنی بالایی هستند و دیگر توان کارهای اجرایی و میدانی را ندارند؛ حالا نسلهای جدیدتر و جوانتر، با چه ملاکهایی انقلابیاند؟ اصلا ارزشهای انقلاب اسلامی کدامها بوده که حالا برویم در وجود یک نفر آنها را جستوجو کنیم؟ اینها سوالهایی است که سیستمهای گزینشگر مسؤولان باید برای آن پاسخهای روشن داشته باشند. نکته دیگر این است که ما اکنون با جامعهای مواجهیم با تنوع گسترده سلایق؛ در نظام حکمرانی باید پنجرهای به سوی این طیفهای متنوع و مختلف باز کرد تا این طیفها هم خود را جزئی از نظام حکمرانی بدانند و احساس تعلق خاطر به مجموعه حاکمیت کنند. ما نباید به سمتی حرکت کنیم که فققط یک طیف خاص، جمهوری اسلامی را از خود بداند. اگر ما درهای حکمرانی را به سوی هر کسی که ایران را دوست دارد باز نکنیم، باید در نهایت به سمت واگذاری سفارشی مسؤولیتها برویم و این آسیبزاست. جهان در حال تحولات بزرگی است و باید افراد قدرتمند و به اصطلاح گرگ بالاندیده مسؤولیتها را بر عهده بگیرند. دنیا را بشناسند و منافع ملی و اهداف انقلاب را بدانند. مهمترین اهداف انقلاب عدالت، آزادی و استقلال بوده است؛ نه تنها استقلال مرزها از یوغ دشمنان، بلکه استقلال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی. این آرمانهای بلند نیازمند مسؤولانی در بالاترین ترازهای تخصصی و علمی است. در دورههای اول انقلاب، جریانات اصلاحطلب و اصولگرا یک روند کادرسازی داشتند اما کمکم این جریان متوقف شد، در سالهای اخیر هم مردم نسبت به هر ۲ جریان احساس سرخوردگی پیدا کردند. این مساله کادرسازی، مساله مهمی است که سازوکارهای آن اندیشه نشده است و باعث میشود مساله عدم شایستهسالاری مدام در کشور بازتولید شود.
یکی دیگر از موضوعاتی که به اعتماد مردم به دولت ضربه زده، این است که دولتهای گذشته بیش از اینکه جنبه پراگماتیستی(عملگرایی) داشته باشند، جنبه تئوریسین و نظریهپرداز پیدا کرده بودند. حجم حرف زدن و نظریهپردازی و ادعا و ایدهپردازی و ترسیم ایدهآلها و ایدهآلپنداری و... در کشور ما خیلی بالاست. دولتها یادشان رفته وظیفه اصلی آنها، خدمترسانی و گرهگشایی از ساحتهای زندگی فردی، اجتماعی، شهری، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی شهروندان است. آسیب این مساله نه تنها اعتماد عمومی، بلکه دامن حرفهای مقدسی را هم که گفته میشود میگیرد. بهتر است یک دولت به جای اینکه مدام از امام زمان حرف بزند و وعده بدهد که ظهور امام زمان، بهار مردم است، کاری کند که آن دولت خودش بهار مردم زمان خودش باشد. آن هم نه اینکه این حرف را دولت بزند، بلکه مردم آن را به خاطر کمیت و کیفیت بالای خدمترسانی دولت با تمام وجود احساس کنند.
یکی دیگر از مسائلی که به نظر من بشدت به اعتماد مردم ضربه وارد کرده، مساله وعده دادنها و عمل نکردنهاست. شما اگر نگاه کنید از اول انقلاب تا الان، از دولت بازرگان گرفته تا همین دولتی که بتازگی دوره آن تمام شده، وعدههای زیادی را خواهید یافت که گفته شده و عمل نشده؛ شما فکر میکنید علتش چیست؟ چرا وعدههایی داده شده و عمل نشده؟ به نظر من علتش این است که «تفکر نهادی» هنوز در کشور ما شکل نگرفته و مسؤولان فکر میکنند مشکل از یک فرد است و اگر فرد برود مشکلات حل میشود. مشکل فقط یک دولت بود، دولت دیگر بیاید و آدمها عوض شوند، مشکل حل میشود. آدم جدید هم که میآید، چون اینگونه فکر میکند، شروع میکند به وعده دادن. وعدهها را که داد و کار را شروع کرد و بعد با مسالهای به اسم «ساختار» و «مشکلات ساختاری» مواجه شد، میبیند اصلا این ماشین به فرمان او نمیچرخد. این ساختارها هستند که تعیین میکنند یک وعده محقق خواهد شد یا نه، البته این نقش مهم و استثنایی مدیر یک ساختار را نفی نمیکند اما میخواهم بگویم تا یک مدیر ساختار تحت مدیریت خود را تغییر ندهد، در عمل به وعدههای خود ناکام خواهد ماند. در بهترین حالت هم که وعدهها را عملی کند، با رفتن او، ساختار به تنظیمات قبلش بازمیگردد. پس برای عملیاتی شدن وعدهها، هم باید ساختارها را اصلاح کرد و هم ساختارسازی کرد. یک ژنرال آمریکایی وقتی پس از 20 سال از افغاستان خارج شد، گفت ما ارتش درست کردیم و کارهای بسیاری کردیم اما نتوانستیم نهاد بسازیم. البته این را هم بگویم که نهاد یکشبه ساخته نمیشود، نهادها برآمده از تحولات تاریخی یک جامعه هستند اما شما میبینید که گاهی بسترهای تحول در جامعه ما آماده است اما چون برخی مدیران ما از تحولات اجتماعی عقب هستند، تن به این تحول و نهادسازی در بسترهای این تحولات نمیدهند. مثلا الان جامعه ما یک مسیری را آمده است که بشدت مستعد حضور فعالانه مردم در صحنه نظارت بر مسؤولان است، در این موقعیت نیاز به نهادسازی و ساختارسازی برای تحقق این امر هستیم. یک بخش از آن، همین طراحی سامانههای شفافیت است تا مردم بتوانند براحتی بر همه گردشهای مالی بیتالمال نظارت داشته باشند، اگر در این موقعیت که بستر اجتماعی این ساختارسازی فراهم است، دست به این کار نزنیم، گردونه بیاعتمادی را تشدید کردهایم.
یکی دیگر از مسائلی که منجر به ناکارآمدی دولتها و در نتیجه آسیب به اعتماد عمومی شده است، کمتوجهی به «منطق علمی ساحتهای حکمرانی» است. ببینید! واژه ایکانومی از کلمه آیکونوموس گرفته شده است. نوموس (nomos) به معنی قانون و نظم است، یعنی ساحت اقتصاد و روابط اقتصادی از یک منطقی پیروی میکند. شما باید منطق روابط اقتصادی را بشناسید تا بتوانید از این منطق در جهت بالا بردن سطح زندگی جامعه خود بهره ببرید. درست مثل همان چیزی که ابن خلدون درباره منطق روابط انسانی میگوید. روابط انسانها با هم در بستر یک جامعه، از منطقی پیروی میکند که تلاش برای کشف این منطق علم جامعهشناسی را ساخته است. ما نمیتوانیم ساحتهای مختلف حکمرانی را با منطق تحمیلی خود اداره کنیم، بلکه باید منطق طبیعی آن را بشناسیم و بر اساس شناخت علمی، راهکاری منطبق بر منطق طبیعی آن طراحی کنیم. این مسالهای است که به صورت مشخص در ارتباط تنگاتنگ با دانشگاه و پژوهشگاه رقم میخورد، آن هم دانشگاه و پژوهشگاهی که براستی دنبال کشف این منطق و ارائه راهکار علمی باشد، نه اینکه باز هم همان گردونه و چرخه معیوب ضدشایستهسالاری و ضدعلمی بر آن حاکم باشد. به هر حال این هم مسالهای است که به آن کمتوجهی شده است. من یک مثال بزنم. ببینید! محیطزیست یک مسالهای است که برای خودش یک منطق مشخص دارد، شما باید این منطق را بشناسید و به آن احترام بگذارید. من چند سال قبل سفری به مراکش رفته بودم، در یکی از مناطق مراکش یک کوهی بود که منبع یخچالها و تودههای عظیم برفی و یخی بود، بسیار هم خوش منظره و جذاب بود، من به چند نفر از دوستان مراکشی گفتم چرا در این منطقه برفی هیچ مجتمع تفریحی نساختهاید؟! اینجا جزو جذابیتهای گردشگری است و میتواند درآمد خوبی نصیب کشورتان کند. آنها پاسخ دادند که این کوه، ذخیره استراتژیک کشور ما طی 100 سال آینده است. ما به منابع آبی که توسط این کوه تامین میشود، طی 100 سال آینده نیاز داریم. خب! این تفکر را ببینید، بعد ما همینطور منابع استراتژیک طبیعیمان را رها کردهایم، اجازه میدهیم سرمایهداران براحتی آنجا را بخرند و مراکز تفریحی ایجاد کنند، حالا دیگر زمینخواران و کوهخواران بماند، این موضوع را بارها و بارها تحلیلگران اعلام کردهاند که جنگ آینده دنیا و منطقه ما، جنگ آب خواهد بود؛ ما چقدر این موضوع را جدی گرفتهایم و چقدر برای این موضوع برنامه ریختهایم؟ اینها بازمیگردد به همان مسالهای که عرض کردم؛ بیتوجهی به منطق علمی ساحتهای حکمرانی.
* آقای دکتر! آسیبشناسیای که شما از عوامل ضربهزننده به اعتماد عمومی انجام دادید و راهکارهایی که ارائه فرمودید، عموما ناظر به راهکارهای بلندمدت بود. شرایط خاص و حساس کنونی، ایجاب میکند ما در کوتاهمدت یک اقدام جدی در این حوزه انجام دهیم؛ به نظر شما راهکار کوتاهمدت برای بازسازی و ترمیم اعتماد مردم به دولت چیست؟
به نظر من ۲ کار فوری میتوان انجام داد که در کوتاهمدت، آسیبی که اعتماد مردم به دولت خورده ترمیم شود. راهکار اول این است که دستگاههای نظارتی، چنان نظارت و پالایش خود را بالا ببرند که مردم به چشم ببینند با کوچکترین تخلفی در هر کجا و توسط هر کس، سریعا برخورد میشود. این مساله باعث میشود مردم تغییر رویکرد را احساس کنند و بدبینی آنان کمکم کاسته شود. لازمه این کار این است که دستگاههای نظارتی مستقل باشند؛ مثلا مجموعهای خارج از وزارت علوم بر رفتار و خرجها و هزینهکردهای آن نظارت کند. نظارتی که همراه با عدم مماشات با فرد خاطی باشد، به سرعت اعتماد مردم را ترمیم میکند.
راهکار دوم این است که دولت به طبقه نخبگانی جامعه توجه ویژهتری کند. نخبگان بلندگوی مردم هستند. اینکه این طبقه نخبگانی احساس کند حرفش شنیده میشود، با او برخورد نمیشود که هیچ، بلکه از او نظرخواهی میشود و این نظرخواهی هم کار نمایشی نیست، حقیقتا در سیاستگذاریها اثرگذار است. اینها در مقام ارائه تحلیل به مردم هستند، به نوعی مرجعیت سیاسی برای طیفهای مهمی از مردم دارند، اگر بتوان این مراجع سیاسی طیفهای مختلف را زیر چتر خود آورد، اعتمادشان را جلب کرد، البته نه با زد و بند که مردم فکر کنند اینها خریده شدهاند، خیر! بلکه با مشارکت دادن در سیاستگذاریها، مشورتها و... در این صورت بخشی از مردم که به دلایل گوناگون بین خود و دولت شکاف میدیدند و احساس میکردند دولت تعلقی به آنها ندارد، به صورت تدریجی دچار تعییر رویکرد میشوند.
* به عنوان سوال آخر، اگر با نگاهی آیندهپژوهانه بخواهید ترسیمی از وضعیت اجتماعی ما در سالهای آینده داشته باشید، چه نما و افقی را مشاهده میکنید؟
در بحث اعتماد مردم به دولت همه چیز بستگی به عملکرد دولت جدید دارد. این دولت در موقعیت حساسی قرار گرفته است، باید متوجه این نقطه تاریخیای که روی آن ایستاده باشد.
اگر موافق باشید قصد دارم به نکته دیگری هم اشاره کنم. آنطور که من جامعه را میبینم و جریانات فکری آن را تحلیل میکنم، به نظرم میرسد ۲ جریان فکری در حال رشد و نمو در جامعه هستند که آینده تحولات ایران را نسبت این ۲ جریان با هم و اینکه کدام بر دیگری تفوق پیدا کند، مشخص میکند. یک جریانی به سرعت به سمت ناسیونالسیم رادیکال حرکت میکند، تجربه جمهوری اسلامی را نفی میکند، اصل ورود اسلام به جغرافیای ایران را سرآغاز مشکلات ایران میپندارد، اگر به تشیع اهمیت میدهد به خاطر دمیدن روح آریایی در آن و استفاده از آن در تقابل با اسلام عربی است و مدام بر حوزه تمدن ایرانی تاکید میکند. جریان دیگری نیز وجود دارد که انقلاب اسلامی را یک تجربه تاریخی میداند، تجربهای که بخش جدانشدنی از تاریخ ایران است، دورهای از رشد این ملت بوده است، این تجربه را میپذیرد ولی سعی میکند آن را ارتقا دهد، جایی اگر مسیری به غلط رفته شده، اصلاح کند، من این رویکرد را رویکرد اسلام مدنی مینامم، جریانی که پذیرفتن تکثرها و تنوعهای قومیتی و فکری و فرهنگی و سیاسی جزو پایههای عقیدتی آن است. این ۲ جریان به نظر من در حال رشد و نمو در جامعه هستند و آینده تحولات فکری ایران در سطح جامعه متاثر از این دو جریان خواهد بود.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 113380 نفر
۴۴۵
طی 24 ساعت 445 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
شمار قربانیان ناشی از «کووید-19» در کشور طی یک شبانهروز، پس از مدتها دیروز به زیر 500 نفر رسید. روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد: در شبانهروز گذشته (ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه) بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۱ هزار و ۱۱۴ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند و متاسفانه ۴۴۵ بیمار «کووید-۱۹» هم جان خود را از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز پنجشنبه تا ظهر دیروز ۱۹ شهریور و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۲۱ هزار و ۱۱۴ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۳۱۸۷ نفر از آنها بستری شدند. همچنین مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۵ میلیون و ۲۵۸ هزار و ۹۱۳ نفر رسید. متاسفانه در این مدتزمان، ۴۴۵ بیمار «کووید-۱۹» هم جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به ۱۱۳ هزار و ۳۸۰ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۴ میلیون و ۵۰۹ هزار و ۹۰۵ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۷۴۱۸ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» هم در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. گفتنی است تاکنون ۳۰ میلیون و ۱۷ هزار و ۳۷۸ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. در حال حاضر ۲۴۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۴۴ شهر در وضعیت نارنجی و ۵۸ شهر در وضعیت زرد بیماری کرونا قرار دارند.
* آمار تزریق واکسن در تهران از ۱۶۰ هزار دوز عبور کرد
با افزایش مراکز تجمیعی، واکسیناسیون تهرانیها تا پایان ماه آینده انجام میشود. فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران گفت: برای پوشش کامل واکسیناسیون شهروندان تهرانی تا پایان مهر، از هفته جاری شاهد افزایش مراکز تجمیعی جدید و همچنین افزایش شیفتهای مراکز قبلی خواهیم بود. علیرضا زالی از نحوه بهرهبرداری از هفتمین مرکز تجمیعی واکسیناسیون کارکنان حملونقل شهری تهران بازدید کرد. وی در حاشیه این بازدید افزود: در این مرکز تاکنون ۱۲۰۰۰ نفر از پرسنل تلاشگر ناوگان اتوبوسرانی واکسینه شدهاند که ۷۰۰۰ نفر آنان هر ۲ دوز واکسن را دریافت کردهاند. زالی در ادامه با اشاره به شتاب فزاینده واکسیناسیون از تزریق ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار واکسن در تهران تاکنون خبر داد که حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر هم هر ۲ دوز را دریافت کردهاند. وی با توجه به افزایش حجم واکسنهای وارداتی گفت: روز گذشته آمار تزریق واکسن در تهران از ۱۶۰ هزار دوز عبور کرد و پیشبینی میشود این روند در روزهای آتی شتاب بیشتری بگیرد. به گفته زالی، برای پوشش کامل واکسیناسیون شهروندان تهرانی تا پایان مهرماه، باید آمار روزانه تزریق واکسن به ۳۲۰ هزار دوز برسد که در این راستا در هفته آتی شاهد افزایش مراکز تجمیعی جدید و افزایش شیفتهای مراکز قبلی خواهیم بود. وی به آمادگی سازمانهای مختلف از جمله سپاه، بسیج، هلالاحمر و آموزشوپرورش برای مشارکت در این طرح از نظر تأمین نیروی انسانی و فضای فیزیکی و پشتیبانی اشاره کرد و گفت: در روزهای آتی شاهد یک جریان کمپینی مطلوب با پویش مستمر واکسیناسیون در تهران خواهیم بود. زالی با اشاره به وضعیت شیوع بیماری در تهران گفت: تعداد مراجعان سرپایی به بخشهای درمانی و بهداشتی به زیر ۲۰ هزار نفر در روز رسیده است و تعداد بستریها در بخشهای عادی و ویژه نیز کاهش یافته و این امر نشان میدهد الگوی بیماری در حال تنزل است. وی در ادامه افزود: همچنان ۲۵۰۰ بیمار بدحال در بخشهای ویژه بستری هستند و کاهش آمار فوتیها با فاصله زمانی بیشتری رخ خواهد داد.
* ۳۳ میلیون و ۴۵۰ هزار دوز واکسن کرونا در کشور مصرف شده است
گزارشهای روزانه وزارت بهداشت نشان میدهد تا روز گذشته (جمعه) ۳۳ میلیون و ۴۵۰ هزار دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است. مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد: تاکنون ۲۱ میلیون و ۷۵۳ هزار و ۲۰ نفر در کشور دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند. همچنین ۱۱ میلیون و ۶۹۶ هزار و ۵۶۹ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۳۳ میلیون و ۴۴۹ هزار و ۵۸۹ دوز رسید. در شبانهروز گذشته (ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه) یک میلیون و ۳۹ هزار و ۹۶۲ دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شد. افراد واجد شرایط برای تزریق واکسن حتما در سامانه salamat.gov.ir ثبتنام کنند.
ارسال به دوستان
واکسیناسیون24 ساعته
از امروز در استانهای تهران، فارس، اصفهان و خراسانرضوی اجرا میشود
با ورود نیروهای امدادی سپاه و بسیج سراسر کشور از امروز طرح واکسیناسیون 24 ساعته در استانهای تهران، فارس، اصفهان و خراسان رضوی که بیشتریندرگیری با کرونا را دارند آغاز میشود. انجام واکسیناسیون در کشور در حالی است که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز از ورود 14 میلیون دوز واکسن تا پایان هفته جاری به کشور خبر میدهد. رشد واردات موجب شد میزان واکسنهای وارداتی به کشور تا روز جمعه به 60 میلیون دوز برسد. آنطور که وزیر بهداشت نیز خبر داده است هماکنون بیش از 21 میلیون دوز واکسن دپو در انبارهای وزارت بهداشت وجود دارد و برای مقابله با این ویروس منحوس به یک مجاهدت در واکسیناسیون نیاز است. این ارقام حکایت از آن دارد که واکسیناسیون در کشور طی روزهای آینده در صورت ورود بیش از پیش دستگاههای اجرایی همراه با فعالیت گسترده نیروهای سپاه استانی سراسر کشور شتاب بیشتری خواهد گرفت. علاوه بر این وزارت بهداشت اعلام کرده است تعداد پایگاههای واکسیناسیون نیز به 2 برابر افزایش مییابد؛ افزایشی که در صورت عملی شدن، سپاه و بسیج نیز تمامقد آمادگی خود را برای اجرای طرح واکسیناسیون شبانهروزی اعلام کردهاند. بر همین اساس فرمانده کل سپاه به دنبال واردات قابل توجه واکسن و در دسترس قرار گرفتن واکسنهای داخلی، در دستوری به فرماندهان سپاههای استانی سراسر کشور، از آنها خواست تمام ظرفیتهای خود را برای واکسیناسیون گسترده به میدان بیاورند و واکسیناسیون را 24ساعته کنند. سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه گفت: سپاههای استانی و وزارت بهداشت یک جهاد گسترده را برای مقابله با کرونا انجام دادهاند و این روند باید با قدرت ادامه یابد. وی با تشکر از کادر درمان کشور و فعالان حوزه بهداشت و درمان برای حضور موثر در عرصه مقابله با کرونا گفت: این عزیزان تا حد توانشان برای ایجاد آرامش روانی و سلامت جسمی جامعه از هیچ کاری دریغ نکردهاند که جا دارد از آنها تشکر کرد. فرمانده کل سپاه با بیان اینکه ظرفیتهای ما برای مقابله با این بیماری در حال افزایش است، گفت: در حال شکلگیری یک آرایش قدرتمند در حوزه وزارت بهداشت و سپاه هستیم و با ورود واکسنهای جدید به کشور نگرانیها در این باره هم از بین رفته است. سرلشکر سلامی در ادامه رعایت فاصله اجتماعی، شستن دستها، قرنطینه بیماران و واکسیناسیون عمومی را از جمله مهمترین راهها برای مقابله با شیوع کرونا دانست و افزود: اسلام همه ما را برای عمل خیر بسیج میکند و سبقت گرفتن از یکدیگر در عمل صالح را توصیه میکند. ما باید با تکیه بر این ارزشها، جامعه خود را در همه سختیها اداره کنیم. وی افزود: همه دنیا درگیر بیماری کرونا هستند اما کشور ما در کنار این عامل، در تقاطع چند عامل دیگر مانند، فشارهای روانی و جنگ روانی دشمنان، فشارهای سیاسی و تحریم است ولی چیزی که ما را میتواند موفق کند همین اراده و همکاری مردان و زنان کشور است که موجب میشود از مسیرهای صعبالعبور و گردنههای سخت عبور کنیم. فرمانده کل سپاه تصریح کرد: ما برای یک کار بزرگ دور هم جمع شدیم. این یک دستور قاطع است که تمام سپاههای استانی با تمام ظرفیت و با استفاده از ظرفیت عظیم و بیپایان بسیج به میدان بیایند تا بتوانیم روند واکسیناسیون را بهسرعت انجام دهیم. سردار سلامی توسعه مراکز واکسیناسیون را یک امر مهم دانست و افزود: باید فرماندهان سپاه استانی با اختیار خود و بنا بر نیاز استان و شهرهای مختلف مراکز را افزایش دهند. ما نمیتوانیم آلام و درد مردم را ببینیم. به خانههای آنها رجوع کنید و قبل از رجوع آنها به داد آنها برسید. وی افزود: ما از رهبر انقلاب دستور داریم که برای نجات مردم از این بیماری از تمام ظرفیتهای خود استفاده کنیم. هر عملی را برای خدمت به مردم لازم است انجام دهید و با نهایت احترام، تکریم، مهربانی و خشنودی کار مردم را پیش ببرید و نگذارید کوچکترین سختی بر مردم وارد شود.
* واکسیناسیون افراد بالای ۱۸ سال در مناطق روستایی
با سرعتبخشی به واردات واکسن و انجام واکسیناسیون به صورت چندشیفته در کشور، دغدغه تامین واکسن برای تزریق به گروههای هدف و آحاد جامعه دیگر وجود ندارد، طوری که در حال حاضر واکسیناسیون افراد بالای ۱۸ سال در مناطق روستایی انجام میشود. دکتر بهرام عیناللهی در این باره گفت: با ورود محمولههای جدید واکسن کرونا، رکورد واکسیناسیون در کشور شکسته شده است، بنابراین دستور تزریق واکسن به افراد بالای ۱۸ سال در مناطق روستایی صادر شده است. به گفته وزیر بهداشت، تعداد پایگاههای واکسیناسیون نیز در کشور تا ۲برابر افزایش خواهد یافت.
* سیل واکسن به سوی کشور سرازیر شد
«با پیگیری رئیسجمهور و وزرا از راههای مختلف توانستیم واکسن کرونا را به شکلی انبوه طی یک ماه اخیر وارد کشور کنیم». وزیر بهداشت با بیان این جمله گفت: زمانی که دولت را تحویل گرفتیم اصلا واکسن نداشتیم و تمام واکسنهای ذخیره هفته صفر شده بود اما با پیگیری شخص رئیسجمهور و وزرا از راههای مختلفی توانستیم واکسن وارد کنیم، در حالیکه ما به دنبال بارانی از واکسن بودیم به لطف خدا سیلی از واکسن بهسوی کشور سرازیر شد. بهرام عیناللهی در ادامه تصریح کرد: ابتدای کار تصور نمیکردیم بتوانیم واکسن وارد کنیم اما تا پایان شهریورماه ۵۰ میلیون دوز واکسن وارد میشود که تاکنون ۳۲میلیون دوز آن تزریق شده است، این در حالی است که تا پایان تیرماه صرفا ۵ میلیون دوز واکسن تزریق شده بود. تا مهرماه اتفاقات خوبی رخ میدهد و نگرانیای در زمینه تأمین واکسن وجود ندارد. البته درباره تزریق و انجام واکسیناسیون نگرانی داشتیم که با کمک دستگاههای مختلف این نگرانی هم حل شد. وزیر بهداشت در عین حال بیان کرد: طرح قرنطینه هوشمند نیز اجرایی میشود. در این طرح دیگر محدودیتی برای مردم ایجاد نمیشود، بلکه افراد دارای کارت واکسن میتوانند از خدمات مختلف بهرهمند شوند و تردد داشته باشند. وی تأکید کرد: بازگشایی دانشگاهها از مواردی است که در دوران شیوع اپیدمی کرونا ضربه خورد. با توجه به اینکه آموزش مجازی در برخی رشتهها مانند رشتههای علومپزشکی کافی نیست، بنابراین از اواسط مهرماه دانشگاهها را با رعایت پروتکلها بازگشایی میکنیم و ممکن است از روش ترکیبی مجازی- حضوری در این زمینه استفاده کنیم. عیناللهی با اشاره به طب سنتی خاطرنشان کرد: ما به طب سنتی علمی اعتقاد داریم و تأسیس دانشکده طب سنتی و جذب متخصصان این حوزه در دستور کار قرار دارد. از سال ۸۴ طب سنتی را به صورت کارشناسی ارشد درآوردیم و تصمیم داریم دکترای این رشته ایجاد شود. در این میان مستندات و تحقیقات را جمعآوری میکنیم تا طب سنتی علمی دانشگاهی و مستند داشته باشیم. وی در پایان افزود: یک خبر خوب نیز برای کادر درمان دارم. در ستاد ملی مقابله با کرونا مصوب شد که معوقات کادر پزشکی پرداخت شود که اعتبار آن نیز دریافت شده است.
همچنین علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزیر بهداشت گفت: در حال حاضر ۱۰۰۸ پایگاه تجمیعی واکسیناسیون با ۵۱۸۰ تیم واکسیناتور در سراسر کشور فعال هستند که نیمی از آنها را بسیج راهاندازی کرده یا در آنها مشارکت دارد. رئیسی اظهار داشت: در استان تهران ۱۲۷ پایگاه تجمیعی واکسیناسیون فعال است که در این پایگاهها ۸۲۲ ایستگاه تزریق واکسن وجود دارد که بخش عمدهای از این فعالیتها با مشارکت بسیج در گام پنجم طرح شهید سلیمانی که از ۱۷ فروردینماه در کشور آغاز شده، در حال انجام است. وی افزود: بر اساس هدفگذاری باید تا پایان مهرماه توان واکسیناسیون در کشور را ۲ برابر کنیم. اکنون نیز رکوردهای تازهای در تزریق روزانه واکسن کرونا در کشور ثبت شده است، البته هدفگذاری نهایی ما تزریق روزانه 6/1 میلیون تا ۲ میلیون دوز است تا با تسریع واکسیناسیون و تقویت تعداد پایگاهها، شاهد حفظ حرمت مردم نیز باشیم. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا خاطرنشان کرد: تعداد پایگاههای تجمیعی واکسیناسیون در کشور باید از ۱۰۰۸ مرکز به حداقل ۲ هزار مرکز برسد و تعداد تیمهای واکسیناتور نیز باید ۲ برابر شود. اگر در ۲ شیفت در تمام پایگاهها واکسن تزریق شود، میتوانیم به حداقل تزریق 6/1 میلیون دوز واکسن در کشور برسیم و با این روند میتوان در طول یک ماه به بیش از ۴۵ میلیون نفر واکسن تزریق کرد. اگر چنین سرعتی در تزریق واکسن داشته باشیم تا پایان مهرماه تمام دوز اولیها را واکسینه خواهیم کرد و تا نیمه آبانماه علاوه بر لگهگیری تزریق دوز اول، میتوانیم دوز دوم را نیز تزریق کنیم. وی با بیان اینکه در کل کشور از پیک پنجم بیماری عبور کردهایم، گفت: ۲۱ استان کشور کاملا سیر نزولی دارند، ۸ استان از قله بیماری عبور کردهاند و در ۳ استان نیز روند افزایشی بیماری متوقف شده است. تا ۲ هفته آینده تعداد بستریهای روزانه که حدود ۳ هزار و ۷۰۰ بیمار در روز است به کمتر از ۳ هزار مورد میرسد و تا ۴ هفته آینده به کف پیک میرسیم. رئیسی ادامه داد: در این شرایط نیاز به کمک بسیج داریم که در فرصت ۶ تا ۸ هفته آینده که در سیر نزولی بیماری هستیم، حداکثر توانمان را برای ایمنسازی جامعه با واکسن کرونا به کار گیریم. معاون بهداشت وزیر بهداشت افزود: پیشبینی میشود پیک بعدی کرونا در کشور آبانماه باشد که در صورت واکسیناسیون عمومی اگر حتی تعداد مبتلایان نیز افزایش داشته باشد، دیگر شاهد مرگومیر بالای بیماران نخواهیم بود. هدف اول ما از واکسیناسیون، کاهش مرگومیر بیماران و هدف دوم ما، اجرای قرنطینه هوشمند است. رئیسی گفت: خوشبختانه در حال حاضر ۸۸ درصد از جمعیت بالای ۶۰ سال در ایران واکسن کرونا تزریق کردهاند اما ۷۰ درصد از بستریها و مرگومیر بیماران بالای ۷۰ سال مربوط به ۱۲درصدی است که واکسن تزریق نکردهاند.
***
سردار عبداللهی در گفتوگو با «وطنامروز»: واکسیناسیون 24 ساعته میشود
بر اساس آخرین هماهنگیهای صورتگرفته از سوی وزارت بهداشت و سپاه پاسداران، در استانهایی که بیشترین میزان درگیری با کرونا را دارند انجام واکسیناسیون به صورت 24 ساعته خواهد شد. در همین زمینه معاون سلامت، آموزش پزشکی و دفاع زیستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به جلسه اخیر فرمانده سپاه با وزیر بهداشت گفت: از آنجایی که هماکنون میزان مرگومیرهای ناشی از کرونا زیاد است و ضروری است تا از تمام ظرفیتهای موجود در مقابله با این بیماری استفاده کنیم، بر اساس تصمیمگیری صورت گرفته در این جلسه مقرر شد تا همه مراکز واکسیناسیون که در اختیار بسیج و سپاه هستند به صورت 24ساعته به ارائه خدمات بپردازند. سردار احمد عبداللهی در پاسخ به این سوال که آیا این خدمات در تمام استانهای کشور برقرار میشود، بیان داشت: هماکنون برخی استانها قله پیک بیماری را رد کردهاند و روند نزولی در آنها مشاهده میشود لذا خدمات 24 ساعته واکسیناسیون در استانهایی که بیشترین درگیری را با این بیماری دارند، ارائه میشود. وی خاطرنشان کرد: استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و فارس که بیشترین آمار درگیری با کرونا را دارند در دستور کار این طرح قرار گرفتهاند. عبداللهی ادامه داد: وزارت بهداشت این وعده را داده است که به صورت روزانه 100 تا 200 هزار دوز واکسن در هر استان در اختیار مراکز تزریق بسیج و سپاه قرار دهد که در صورت تامین این تعداد واکسن ما محدودیتی در تزریق نخواهیم داشت. معاون سلامت، آموزش پزشکی و دفاع زیستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال که طرح 24 ساعته شدن واکسیناسیون از سوی سپاه چه زمانی به مرحله اجرا گذاشته میشود، گفت: ما به دنبال آن هستیم که تزریق واکسن محدود به ساعات اداری نباشد لذا از امروز این طرح در استانهای هدف به اجرا درمیآید، این نکته را نیز اضافه کنم که ما محدودیتی در زمینه تزریق واکسن از نظر تامین محلهای تزریق نداریم. وی تاکید کرد: احتمال کمبود مراکز تزریق بیشتر در تهران مشاهده میشود، بر همین اساس با هماهنگی صورت گرفته با فرماندهی سپاه تهران و سپاه سیدالشهدای شهرری، پایگاههای مورد نیاز تامین خواهد شد.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور در سومین سفر استانی دولت سیزدهم راهی خراسان جنوبی شد
سرزده در طبس
گروه سیاسی: رئیسجمهور در سومین سفر استانی دولت سیزدهم صبح روز گذشته در سفری از پیش اعلام نشده راهی طبس و استان خراسان جنوبی شد. وزیران کشور، راهوشهرسازی و صنعت، معدن و تجارت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس دفتر رئیسجمهور و معاون اجرایی رئیسجمهور حجتالاسلام والمسلمین رئیسی را در سفر به استان خراسان جنوبی همراهی میکنند. حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در بدو ورود به این شهر با بیان اینکه سفر به استانهای مختلف به دور از تشریفات معمول انجام میشود، گفت: معادن از ذخایر ارزشمند این استان است که اگر فعال شود، هم مشکل اشتغال، هم مشکل تولید و رونق تولید و هم مسائل اقتصادی حل میشود. رئیسجمهور مساله کشاورزی را از دیگر موضوعات مهم استان عنوان کرد و افزود: به خاطر کمبود نزولات آسمانی در این منطقه، کشاورزی مردم با مشکلاتی مواجه شده است اما مردم این مناطق نشان دادهاند تهدید را به فرصت تبدیل میکنند. وی با بیان اینکه هدف از سفرهای استانی بررسی مشکلات و محرومیتهای استان و تصمیمگیری برای رفع آن با مشارکت مردم و مدیران استان است، اظهار داشت: نیروهای کارآمد ارزشمند بویژه جوانان برومند را در استان خراسان جنوبی داریم که میتوانند نقشآفرین باشند و با کمک این نیروی انسانی، دولت خواهد توانست در جهت رفع مشکلات استان گامهایی بردارد. رئیسجمهور درباره درخواست و اشتیاق مردم طبس برای دیدار با رهبر معظم انقلاب گفت: بدون شک ایشان هم همین اشتیاق را برای دیدار با مردم دارند ولی شرایط کرونایی اجازه نمیدهد مثل قبل دیدارها انجام شود اما به بنده نیابت دادند سلامشان را به مردم عزیز استان خراسان جنوبی و طبس برسانم و ایشان هم همواره برای مردم دعا میکنند و همیشه نگران مسائل و مشکلات استانهای مختلف بویژه استانهای کمتربرخوردار هستند.
* بنای ما بر سخن گفتن با فعل ماضی است
رئیسی در ادامه طی سخنان در اجتماع مردم طبس در محل امامزاده حسین بن موسی الکاظم(ع) این شهرستان، با بیان اینکه استان خراسان جنوبی و طبس از سرمایه جوانان توانمند، فعال و اندیشمند برخوردار است، اظهار داشت: توسعه و سازندگی کشور در بخشهای مختلف با پیگیری دولت و همت مردم و دستان توانمند جوانان کشور انجام میشود و امروز دولت آمادگی دارد در خدمت فرهیختگان و صاحبنظران باشد و از مشارکت و نظرات کارشناسی آنان استفاده کند. رئیسجمهور با اشاره به ظرفیتهای شهرستان طبس گفت: ۴ فصل بودن محصولات کشاورزی شهرستان از ویژگیهای این منطقه است و همه محصولات هم متنوع و استراتژیک هستند. رئیسی خاطرنشان کرد: فعال شدن اقتصاد گردشگری در این شهرستان میتواند هم اشتغال ایجاد کند و هم وضع موجود را رونق دهد و اینکه مضجع نورانی حضرت حسین بن موسی الکاظم(ع) صدها هزار زائر دارد، میتواند اقتصاد گردشگری را در منطقه فعال کند. رئیسجمهور با اشاره به اینکه وزیر راهوشهرسازی برای اصلاح راههای استان بررسیهای خوبی انجام داده و اجرای آنها در دستور کارشان است، گفت: همه این موارد دنبال خواهد شد، البته همه این کارها چه وضعیت راه، چه وضعیت معادن و وضعیت کشاورزی منطقه نیازمند دست توانای شما مردم است. جوانهای بسیار خوب، فرهیختگان صاحبنظر، حضرات علما، طلاب و افاضل خوب و مردمان پرتلاش و پرامیدی در این منطقه داریم که با امید تلاش میکنند و این سرمایه خوبی برای کشور و پشتوانه خوبی برای دولت است. رئیسی خاطرنشان کرد: امیدواریم انشاءالله در این سفر و سفرهای از این دست که بدون تشریفات معمول انجام میشود، بتوانیم اصل کار را دنبال کنیم. حضور خارج از تشریفات ما در استانها برای این است که از نزدیک با مسائل استانها آشنا شویم و اولویتها را مشخص کنیم و برای رفع مشکلات با اولویت دست به اقدام بزنیم. رئیسجمهور گفت: بنای ما این است که با فعل ماضی با مردم سخن بگوییم، یعنی بگوییم این اقدامات انجام شد، «میشود» زیاد گفته شده و ما نمیخواهیم خیلی به «میشودها» اتکا کنیم ولی چیزی را که برنامه دولت است، دنبال میکنیم. رئیسی پس از سخنرانی در جمع مردم طبس، با بالگرد به معدن زغالسنگ پروده این شهرستان رفت و از نزدیک در جریان وضعیت کار و فعالیت این معدن قرار گرفت. رئیسجمهور در این بازدید با کارگران و مهندسان معدن پروده گفتوگو کرد و مسائل و مشکلات آنان را شنید. وی همچنین در بازدید هوایی با بالگرد، معادن حاشیهای و ظرفیتهای شهرستان را بررسی کرد و با توضیحات مدیران استان و شهرستان در جریان توانمندیها، مسائل و مشکلات منطقه قرار گرفت.
* فرصت بازارچههای مرزی میتواند به توسعه صادرات کمک کند
رئیسی پس از طبس راهی بیرجند شد تا ضمن دیدار با نمایندگان اقشار مختلف، علما و اندیشمندان، نخبگان و ایثاگران استان خراسان جنوبی در جلسه شورای اداری این استان شرکت کند. رئیسجمهور در بدو ورود به شهرستان بیرجند گفت: برای بنده توفیق است که سومین سفر استانی خودم را به استان خراسان جنوبی قرار دادم تا خدمت مردم عزیز و پرتلاش استان، عرض سلام و ادب داشته باشم و انشاءالله در این سفر بتوانیم بررسیهایی که از قبل انجام دادیم و یکسری از اولویتها در استان را دنبال کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین رئیسی یکی از مسائل و مشکلات استان را جادهها و ارتباطات ریلی دانست و خاطرنشان کرد: از اولویتهای وزیر راهوشهرسازی مساله اصلاح جادههای مواصلاتی و وسایل ریلی در مناطق مختلف بویژه در همین استان است که پیگیری خواهد شد. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: اگر چه در استان خراسان جنوبی کاهش بارندگی را داریم اما خداوند متعال به این استان ذخایر و معادنی داده است که باید در جهت فعال کردن ظرفیتهای معطلمانده معادن اقدام کرد. حجتالاسلام والمسلمین رئیسی همچنین درباره برنامههای دولت برای فعال کردن بازارچههای مرزی گفت: بازارچه مرزی یک فرصت است و یکی از فرصتهای مرز، بهرهبرداری اقتصادی است و فعال شدن بازارچههای مرزی میتواند به گسترش و توسعه صادرات بینجامد. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: فعال شدن بازارچههای مرزی کار بسیار مهمی است و میتواند وضع اقتصادی مرزنشینان را سامان دهد و به نحوی به مسائل امنیت مرزها هم کمک کند.
ارسال به دوستان
انهدام مواضع تروریستها در اقلیم کردستان عراق توسط سپاه
تروریستها سیلی خوردند
گروه سیاسی: صبح روز پنجشنبه نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مواضع تروریستها در اقلیم کردستان عراق را منهدم کرد. همچنین برخی منابع خبری روز گذشته نیز از مورد هدف قرار گرفتن برخی مواضع تروریستها در این منطقه خبر دادند. به گزارش «وطنامروز»، پس از هشدار دوشنبه هفته گذشته سردار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه در پی برخی تحرکات جدید گروهکهای تروریستی مسلح در مناطق مرزی شمال غرب کشور که گفته بود «این وضعیت برای ما قابل تحمل نیست و پاسخ لازم را به تروریستها میدهیم»، سپیدهدم روز پنجشنبه نیروی زمینی سپاه پاسداران طی عملیاتی، مقرها و پایگاههای عناصر تروریستی را در منطقه اقلیم شمال عراق هدف قرار داد. طبق گفتهها، نزسا در این عملیات، مقرها و پایگاههای این گروهکها را با دقت بالا مورد هدف قرار داد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای از حمله هماهنگ نیروهای مقاومت به محل استقرار و جلسه سران گروههای تروریستی در منطقه کردستان عراق خبر داده است. در این بیانیه آمده است: «اقدام سپاه پاسداران در واکنش به اعزام تیمهای متعدد تروریستی، ایجاد ناامنی و ارتکاب اعمال خرابکارانه و سلب امنیت و آرامش مردم غیور استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه صورت گرفت».
در این عملیات که به صورت موفقیتآمیز به پایان رسید، مناطقی در اقلیم کردستان عراق از جمله سیدهکان، چومان و حاجیعمران هدف حمله قرار گرفت و خسارات سنگینی به عقبه تروریستها وارد شد. وبسایت کردستانمدیا نزدیک به یکی از گروهکهای تروریستی در تایید خسارتهای سنگین به عوامل خود نوشته است که از زمین و هوا ضربات سختی به [مزدوران] حزب دموکرات وارد شده است. شبکه تلویزیونی رودوا نیز در تشریح ضرب شست نیروی زمینی سپاه به تروریستها در گزارشی عنوان کرد این حملات به صورت نقطهزنی و دقیق انجام شده و هیچ غیرنظامی آسیب ندیده است. همچنین روز گذشته گروهک تروریستی دموکرات در صفحه توئیتر خود از انهدام مجدد برخی مواضع خود در سیدهکان، چومان و حاجی عمران خبر داد. پیش از حملات اخیر، جمهوری اسلامی ایران بارها با استفاده از رایزنیهای دیپلماتیک از مقامات دولت بغداد خواسته بود گروههای تروریستی را از منطقه تحت کنترل خود اخراج کنند اما این امر با تعلل طرف عراقی روبهرو شد. این اخبار نشان از عزم جدی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابله با گروهکهای تروریست و صیانت از جان و امنیت مردم استانهای غربی کشور دارد. همچنین پیام نهفته دیگر در این حمله، تغییر استراتژی برخورد با گروهکهای مخل امنیت ایران است. پیش از این مقابله با این گروهها به صورت واکنشی و تدافعی بود؛ یعنی در صورت خرابکاری یکی از گروهها، جمهوری اسلامی ایران واکنش سریع و درخوری را نشان میداد اما حملات اخیر به طریق پیشدستانه و قبل از وقوع حادثه جدید امنیتی انجام شده است. این تغییر رویکرد میتواند به نقاط مرزی دیگر ایران از جمله مرزهای جنوب شرقی نیز تسری یابد.
ارسال به دوستان
حاجحیدر رحیمپورازغدی درگذشت پیام تسلیت رهبر انقلاب به حسن رحیمپور
انقلابی صادق
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در پیامی درگذشت حاجحیدر رحیمپورازغدی را تسلیت گفتند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن کامل پیام تسلیت رهبر انقلاب به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای حسن رحیمپورازغدی، دانشمند متفکر، دام بقائه
درگذشت پدر گرامی آن جناب، مرحوم آقای حاج حیدرآقا رحیمپور رحمهالله علیه را به شما و والده گرامی و دیگر بازماندگان محترم و همه دوستان و همفکران آن مرحوم تسلیت عرض میکنم. سالهای متمادی تلاش صادقانه برخاسته از غیرت دینی و انگیزه تحقق احکام و معارف اسلامی، نمایشگر بخش مهم زندگی آن مرحوم است و این موجب رضا و رحمت الهی و علو درجات اخروی ایشان خواهد بود انشاءالله. دوام توفیقات جنابعالی را از خداوند مسألت میکنم.
ارسال به دوستان
جشن قاشق
شادی و سرور در کرانه باختری و غزه به مناسبت عملیات پیروزمندانه زندان جلبوع ادامه دارد
رژیم صهیونیستی با ادامه تعرض به خانوادههای 6 آزاده فلسطینی، به تلاش مذبوحانه خود برای لاپوشانی شکست بزرگ امنیتی در زندان جلبوع ادامه میدهد و در همان حال جشن و سرور فلسطینیها در کرانه باختری، غزه و دیگر نقاط جهان به مناسبت این عملیات پیروزمندانه که عید اسرائیلیها را خراب کرد، ادامه دارد. در این میان دیروز موج تازهای از یورش ماموران اسرائیلی به جنین و نواحی اطراف آن آغاز شد. «باشگاه زندانیان فلسطینی» که یک سازمان مدافع حقوق فلسطینیان است، گزارش داد ارتش عبری دستکم 5 نفر از نزدیکان 6 مجاهدی که بامداد دوشنبه گذشته عملیات تاریخی فرار از زندان جلبوع در شمال کرانه باختری را اجرا کرده بودند، بازداشت کرده است. طبق اعلام ارتش اشغالگر، ۲ برادر «محمود عارضه» که طراح عملیات فرار معرفی شده، به همراه پدر «مناضل نفیعات» دیگر آزاده فلسطینی و عضو گروه مسلح جهاد اسلامی نیز در میان بازداشتشدگان دیده میشوند. «باشگاه زندانیان فلسطینی» تاکید دارد شمار بستگان بازداشت شده اسرای فلسینی به اینها ختم نمیشود. عملیات گسترده اسرائیلیها برای پیدا کردن این 6 آزاده که ضربه حیثیتی بزرگی به ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی وارد کردهاند به جنین و دیگر نواحی شمال کرانه باختری محدود نشده و بیش از 200 پست ایست بازرسی در سراسر فلسطینی اشغالی و کرانه باختری ایجاد شده است. همچنین ارتش عبری با استفاده از پهپاد، کرانه باختری و مرز با نوار غزه را بشدت کنترل میکند اما با همه اینها این عملیات تا این لحظه هیچ نتیجهای نداشته است. روزنامه معاریو دیروز در گزارشی به نقل از منابع امنیتی صهیونیست اذعان کرد دستیابی به اسیران فلسطینی که از بند این رژیم فرار کردهاند، هفتهها به طول خواهد انجامید، چرا که این مجاهدان بسیار حرفهای هستند و منطقه را بخوبی میشناسند. در همین حال جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به تلآویو هشدار داد ادامه تعرض به خانوادههای مزبور یا هر گونه ترور یا سوءقصد به 6 آزاده میتواند با واکنش سخت مقاومت یا حتی آغاز جنگ دوباره همراه شود. «اکرم الرجوب» استاندار جنین در کرانه باختری نیز به شبکه عبریزبان «کان» هشدار داد در صورت شهادت هر یک از اسرایی که از زندان جلبوع فرار کردهاند، احتمال دارد اوضاع به سمت انتفاضهای فراگیر و همهجانبه پیش برود. «محمد اشتیه» نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین هم روز سهشنبه ضمن ابراز خرسندی از فرار چند زندانی فلسطینی از زندان فوق امنیتی جلبوع گفت جستوجوی راه گریز از زندان «حق» هر کدام از این زندانیان بود. در همین راستا، اسرای فلسطینی با الهام گرفتن از این عملیات فرار، قیامی هماهنگ را علیه افزایش سرکوبهای رژیم صهیونیستی در زندانها آغاز کردهاند. به گفته واعد (انجمن اسرا و آزادگان فلسطینی) آنها هیچ تصمیمی را که در رابطه با انتقال و پراکنده کردن آنها در زندانهای مختلف رژیم اتخاذ میشود اجرا نکرده و با آن مقابله میکنند. بر اساس اعلام این انجمن، درگیری بین اسرای فلسطینی و اداره زندانها به خاطر خشونت نگهبانان بویژه در ۲ زندان «النقب» و «مجدو» وارد مرحله خطرناکی شده است و اوضاع به سمت متشنج شدن پیش میرود. در همین راستا مقابله اسرای فلسطینی با صهیونیستها در آستانه فرا رسیدن جمعه خشم شدت گرفته است. به گزارش خبرگزاری فلسطینی شهاب، زندانیان بند ششم زندان «کتسیعوت» در منطقه صحرایی «نقب»، در واکنش به اقدامات سرکوبگرانه اسرائیلیها سلولها را به آتش کشیدند. در عملیات فرار اسرای فلسطینی ۶ مبارز فلسطینی شامل 5 عضو جهاد اسلامی و یک فرمانده ارشد سابق فتح در نخستین ساعات بامداد دوشنبه گذشته مطابق با آغاز عید سال نوی عبری یا روش هاشانا، از طریق تونلی که از داخل حمام یکی از سلولهای زندان فوقامنیتی جلبوع با قاشق به بیرون دیوارهای آن حفر کرده بودند، گریختند. شبکه الجزیره یادآوری کرده این فرار تاریخی 7 سال پس از پخش سریال فلسطینی «روح» (۲۰۱۴) انجام شده که گویی این اتفاق را پیشبینی کرده بود. در این مجموعه تلویزیونی نیز زندانیان فلسطینی از طریق حفر تونل در زندان اقدام به فرار میکنند. کاربران فلسطینی با مقایسه این سریال و اتفاقی که در واقعیت رخ داده، خاطرنشان کردهاند چیزی به نام خیال وجود ندارد!
شبکههای رسمی اسرائیل به نقل از مقامات تلآویو گزارش کردهاند پیدا کردن حتی یکی از این 6 نفر به اولویت امنیتی اصلی دولت نفتالی بنت تبدیل شده است. مقامات امنیتی احتمال میدهند آنها پس از خروج از یکدیگر جدا شدهاند. در همین حال دولت اردن در پاسخ استعلام مقامات تلآویو تاکید داشته هیچیک از این اسرای فلسطینی به خاک این کشور وارد نشدهاند.
* خواب ماندن مأمور برج مراقبت
از طرف دیگر کانال 13 تلویزیون اسرائیل اعترافات مامور برج مراقبت زندان جلبوع را که در فاصله نزدیکی از حفره فرار قرار داشت، پخش کرد.
این مأمور زن اعتراف کرد در یکی از برجهای مراقبت زندان خواب بوده و صداهایی را شنیده بوده اما وقتی بیدار شده و چیزی را ندیده، دوباره خوابیده است.
خوابیدن این نگهبان زن هنگام فرار اسرای فلسطینی موجی از تمسخر را در بین فلسطینیها در فضای مجازی به همراه داشته است. برخی از آنها آرزو کردهاند کاش همه سربازانی که روز و شب فلسطینیها را آزار میدهند، به خواب عمیق و طولانی بروند.
به گفته او، برج مراقبتی که در آن بوده درست بالای ستونی قرار دارد که اسرا از آن بیرون آمده بودند. بر اساس این گزارش به دلیل این نقص، شاباس (اداره زندانهای رژیم صهیونیستی) حتی قبل از فرار 6 آزاده تصمیم گرفته بود بخشی از این زندان که اسرا توانستند از آن خارج شوند، به دلیل کمبود امکانات امنیتی از زندانی خالی باشد.
ارسال به دوستان
وقتی نظریهها قربانی واقعیات میشوند!
نوید مؤمن: ۲ دهه از وقوع حادثه بحثبرانگیز، مبهم و مشکوک انهدام برجهای دوقلوی تجارت جهانی از نیویورک سپری شد. حادثه 11 سپتامبر 2001، به نقطه آشکارساز مداخلهگرایی نظامی واشنگتن در جهان اسلام تبدیل شد. جنس و ماهیت این مداخلهگرایی، صرفا نظامی نبود! شورای 12 نفره نومحافظهکارانی که دولت جورج واکر بوش را احاطه کرده بودند، تدوین و پیادهسازی نوعی نبرد تمدنی و آخرالزمانی را آغاز کرده بودند. قرار بود در پایان این نبرد، «لیبرال- دموکراسی» به تنها الگوی فکری - عملیاتی در جهان تبدیل شود و دیگر تمدنها در ذیل این الگو، هضم یا حذف شوند.
«فرانسیس فوکویاما»، استاد علوم سیاسی دانشگاه «جان هاپکینز»، سال 1992 کتاب خود تحت عنوان «پایان تاریخ و آخرین انسان» را منتشر کرد. بر مبنای این نظریه امروز نظام لیبرال- دموکراسی بویژه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده است که همه کشورها و جوامع باید در برابر آن تسلیم شوند. بر اساس ادعای اولیه فوکویاما، آخرین حد تلاشها و مبارزات ایدئولوژیهای مختلف در نهایت در قالب ایدئولوژی لیبرال- دموکراسی سر برآورده است، بنابراین تصور اینکه نظام سیاسی و فکری محکمتر و مطلوبتری جایگزین این نظام شود، وجود ندارد. اساسا یکی از اصلیترین اهداف عملیاتیسازی جنگ افغانستان و عراق توسط دولت بوش، تسلیمسازی دیگر جوامع در برابر «لیبرال- دموکراسی» تحمیلی آمریکا بود. نومحافظهکارانی مانند جان بولتون، ریچارد پرل، پل ولفوویتس و دونالد رامسفلد چشم به پایان تاریخی دوخته بودند که فوکویاما برای آنها به تصویر کشیده بود!
فوکویاما بسیار زودتر از آنچه تصور میشد از الگووارهها و مؤلفههای مبنایی نظریه پایان تاریخ عقبنشینی کرد! حتی او سال 2004 میلادی (در رقابت میان بوش و جان کری)، از نامزد دموکراتها حمایت کرد تا بیش از این، شاهد زوال نظریه خود در آشفتهبازار عراق و افغانستان نشود. اکنون در سال 2021 میلادی و متعاقب گریز ناگزیر اشغالگران آمریکایی از افغانستان، فوکویاما از «پایان هژمونی» ایالاتمتحده در نظام بینالملل سخن میگوید. بسی قابل تأمل است که «پایان آمریکا» اکنون جایگزین «پایان تاریخ به سبک آمریکایی» شده و دیگر کسی از حلول تحمیلی یا حتی غیرتحمیلی لیبرال- دموکراسی در کالبد و روح جوامع گوناگون دنیا سخنی به میان نمیآورد!
فوکویاما در تازهترین مقاله خود که پس از خروج آمریکا از افغانستان منتشر شد، «مختصات آمریکای امروز» را حتی واضحتر از نظریه «پایان تاریخ» خود ترسیم میکند: «آمریکا باید بپذیرد هژمونی خود را در جهان از دست داده و در آینده نیز نباید در آرزوی احیای این هژمونی باشد. تصاویر هولناک افغانهایی که تلاش میکردند پس از سقوط دولت مورد حمایت ایالات متحده از کابل خارج شوند، به موازات رویگردانی آمریکا از جهان، نقطه عطفی بزرگ در تاریخ جهان ایجاد کرد. اما حقیقت امر این است که پایان دوران آمریکا خیلی زودتر فرارسیده بود و ریشههای دیرپای ضعف و افول آمریکا بیشتر داخلی هستند تا بینالمللی». از سوی دیگر، نمیتوان انگیزهها و پشتپردههای حمله به افغانستان و عراق را بدون استناد به نظریه «جنگ تمدنها» مورد تحلیل و بررسی قرار داد. این تئوری توسط «شموئیل هانتینگتون»، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد در یک مقاله با نام «برخورد تمدنها» سال ۱۹۹۳ چاپ شد. هانتینگتون سال ۱۹۹۶ تئوری خود را با انتشار کتابی به نام «برخورد تمدنها و دوبارهسازی نظم جهانی» بسط داد. اگر چه هانتینگتون مدعی بود این نظریه را در تقابل با «نظریه پایان تاریخ» نگاشته است اما مخرج مشترک این ۲ نظریه تنها یک چیز بود: ترسیم جهان جدید با مداخلهگرایی آمریکا و شبکه وابسته به آن!
شالوده و پایه نظریه هانتینگتون بر این موضوع استوار است که متعاقب پایان جنگ سرد و فروپاشی کمونیسم، دوران نزاع ایدئولوژیک نیز خاتمه مىیابد و مناقشههای تمدنی آغاز خواهد شد. هانتینگتون معتقد بود تمدنها به جاى مرزهاى سیاسى سابق، ایجادکننده گسلها و نقاط بحرانخیز در دنیا هستند. تمدن اسلامی در این تفکر، دشمن تمدن غرب شناخته شده بود. هانتینگتون با ارائه تصویری دفرمه و وحشتناک از تمدنهای غیرغربی، بویژه تمدن اسلامی، کارگزاران سیاسی در غرب را تشویق کرده بود هر گونه پیشبینی لازم را جهت مدیریت و هدایت این منازعه تمدنی (در راستای تسلط نهایی تمدن غرب بر جهان) صورت دهند. برخی اعضای دولت بوش اذعان کردند اشغال افغانستان و عراق و آشفته ساختن جهان اسلام، منبعث از نظریه جنگ تمدنهاست. با مرگ هانتینگتون در ۲۴ دسامبر سال ۲۰۰۸ و فراتر از آن، زمینگیر شدن آمریکا در افغانستان و عراق، نظریه جنگ تمدنها حتی از سوی برخی طرفداران اولیه این نظریه جنجالی به چالش کشیده شد. بدون شک اگر هانتینگتون امروز - بیستمین سالگرد وقوع حادثه 11 سپتامبر و ترک مفتضحانه افغانستان توسط اشغالگران آمریکایی- زنده بود، مواضع وی در قبال نظریه جنگ تمدنها شنیدنیتر از هر زمان دیگری به نظر میرسید؛ حتی جالبتر از تغییر نظر فوکویاما!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|